طراحی مینیمال چیست؟
مینیمالیسم یکی از موثرترین سبکهای امروزی است. از طراحی، تا معماری، موسیقی گرفته تا ادبیات را شامل میشود. همان طور که از نامش مشخص است، مینیمالیسم علیرغم کم هزینه بودن، بدون طراحی نیست. ما در این مقاله میخواهیم راجب مینیمالیسم و نحوه شکلگیری آن صحبت کنیم؟
مینیمالیسم چیست؟
به طور صادقانه، تعاریف بسیاری از مینیمالیسم وجود دارد که در ادامه 3 تای آنها را بررسی خواهیم کرد:
۱. مینیمالیسم: یک مکتب نقاشی و مجسمه سازی عاری از کیفیت واقعی که بر ساده سازی شدید فرم تاکید می کند، مانند استفاده از اشکال اولیه و پالت های تک رنگ از رنگ های اولیه و واقعیت و ناشناسی سبک. همچنین مینیمالیسم، هنر ABC، هنر حداقلی، تقلیل گرایی و هنر رد کننده نیز نامیده میشود.
۲. مینیمالیسم: استفاده از کمترین و جزیی ترین ملزومات یا عناصر، مانند هنر، ادبیات، یا طراحی.
۳. مینیمالیسم: یک مکتب موسیقی یا سبک موسیقی معاصر با ساده سازی بیش از حد ریتم ها، الگوها، هارمونی ها، تکرارهای طولانی آکورد یا ملودیک ، و اغلب یک اثر ترنسلیک.
سادگی در برابر مینیمالیسم – مارتن پی. کاپرت
اکنون اجازه دهید معانی لغوی را فراموش کنیم. شاید مناسبترین تعریف مینیمالیسم، لغوی نیست بلکه ضمن احترام به مارتن پی. کاپرت، دو تصویر ساده است. مینیمالیسم از همه هنرها و تکنولوژی ها در اواخر قرن بیستم اثر پذیرفت، مینیمالیسم علاوه بر تاثیر عمیق بر هنر و هنرمندان مدرن، به عنوان یک فلسفه و روش زندگی نیز محبوب شده است. مینیمالیست ها تصمیم میگیرند که تنها با ضروریات زندگی کنند و از هر چیز غیر ضروری اجتناب می کنند.
مینیمالیسم از کجا آمده است؟
برخلاف آنچه ممکن است فکر کنید، مینیمالیسم هرگز از فقر و ریاضت اقتصادی الهام نگرفته است. در حقیقت، اغلب این سبک به عنوان سبکی فوق العاده غنی در نظر گرفته میشود. نگرش مینیمالیسم این است که من میتوانم هر چیزی را داشته باشم، اما خانه ام را به هم نمی ریزم؛ به جای آن، من فقط زیباترین و ساده ترین اشیا را به استفاده میکنم.
این مسئله بدیهی است که فرم و عملکرد خالی از تزئینات بی معنی، اما گران قیمت می باشد. هرگز نگویید که مینیمالیسم یک گزینه ارزان است.
به طور رسمی، مینیمالیسم یک اختراع دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است. با این حال، طراحی De Stijl و سنتی ژاپنی را می توان قبل از مینیمالیسم در نظر گرفت.
جنبش De Stijl
De Stijl (معدل هلندی “سبک”)، که با نام نئوپلاستیک نیز شناخته می شود، یک جنبش هنری در هلند بود. در سال ۱۹۱۷ آغاز و در حدود سال ۱۹۳۱ محو شد. شخصیت برجسته این جنبش، تئو ون دازبرگ بود که در سال ۱۹۳۱ درگذشت و این مسئله اساسا پایان جنبش De Stijl را رقم زد.
این جنبش فقط برای مدت کوتاهی وجود داشت، اما پایه و اساس مینیمالیسم را تغییر داد.
اصول اصلی که توسط جنبش De Stijl حمایت می شود، ترکیببندیهای دیداری را به جهات عمودی و افقی ساده کرده و تنها از رنگهای اصلی (به همراه سیاه و سفید) استفاده میکند.
لودویگ میز وندررو
یک قهرمان دیگر مینیمالیسم یک معمار آلمانی به نام لودویگ میز ون در رو (۱۸۸۶ – ۱۹۶۹) است. اغراق نیست اگر بگوییم که علاوه بر شخصیت اصلی مینیمالیسم، او همچنین یکی از پدران معماری مدرن با شکل های تمیز آن است.
ون در رو به دنبال سادگی و روشنی بود و شیوههای علامت تجاری او عبارتند از:
- استفاده از مواد ساختمانی مدرن مانند استیل و شیشه بشقابی (یک نوع شیشه با کیفیت)
- کاهش چارچوب های ساختاری به حداقل میزان
- گنجاندن فضای باز بسیار
اصول او امروزه نه تنها در معماری بلکه در طراحی نیز مورد استفاده قرار می گیرند. سهم او در مینیمالیسم به اینجا ختم نمی شود. او همچنین نویسنده کتاب “کم تر، بیشتر است” می باشد، که یکی از اصول اصلی مینیمالیسم به شمار می رود.
طراحی سنتی ژاپنی
طراحی سنتی ژاپنی (یعنی قبل از نفوذغرب) با سادگی و شکلهای تمیز، یکی دیگر از پیشروان مینیمالیسم محسوب می شود.
این تصویری از فرهنگ ژاپنی است که در آن سادگی ارزش زیادی دارد و تمام چیزهایی که برای عملکرد یک چیز ضروری نیست در طراحی آن گنجانده نشده است.
نئو مینیمالیسم
نوعی مینیمالیسم، که به توجه ویژه نیاز دارد، نئو مینیمالیسم است که آن را “نئو ژئومتریک” یا “نئو ژئو” نیز می نامند. این سبک امروزی است.
نئو مینیمالیسم دوباره در مورد سادگی شکل و رنگ است، اما در مقایسه با مینیمالیست های سنتی، مثل De Stijl، از بسیاری از رنگها و اشکال بیشتر استفاده می کند.
این موضوع نشان می دهد که مینیمالیسم خیلی به رنگ یا اشکال فانتزی وابسته نیست، اما قطعا فراتر از مربع، مستطیل، خطوط افقی و عمودی و رنگهای اصلی است.
نئو مینیمالیستها از رنگهای مختلف استفاده می کنند اما تعداد کلی سایه ها به شدت محدود است.
پالت های رنگ و اشکال در طراحی مینیمال
مینیمالیسم به طور کلی در مورد ساده سازی شدید فرم است. در نتیجه، شما نمیتوانید انتظار اشکال پیچیده و رنگهای ظریف یک رنگ که هرگز نمیشناختید را داشته باشید.
استفاده از پالتهای رنگی و اشکال در طول زمان تغییر می کند. هنرمندان De Stijl خود را به میادین، مستطیل، خطوط افقی و عمودی و رنگهای اصلی محدود کردند.
مینیمالیست های امروزی از اشکال پیچیده تر و پالتهای رنگی غنی تر استفاده می کنند.
با این حال، هنوز هم برای (نئو) مینیمالیست ها، استفاده از اشکال تمیز و ساده و پالت های رنگی که محدود به حالت های چندگانه یک رنگ هستند، یا چند رنگ متفاوت اما با کنتراست بالا، معمول است.
فونت ها در طراحی مینیمال
فرم های ساده نیز در فونت ها اعمال می شوند. فونت های مینیمالیست تازه و صریح و اساسا فاقد هیچ تزیینی هستند. خطوط آذینی و فرعی حروف به طور پیشفرض ممنوع نیستند اما به ندرت استفاده می شوند.
نمونه بارز فونت در طراحی مینیمال، فونت Helvetica، فونتی مربوط به هر دو سبک مدرنیسم و مینیمالیسم است.
این فونت در سال ۱۹۵۷ به وجود آمد. با توجه به استانداردهای امروز، این فونت خیلی کاربرد ندارد، اما در زمان خود، انقلابی به شمار می رفت، چرا که بیشتر فونتهای غالب بیش از حد تزیین شده بودند.
طراحی مینیمال در عمل
گوگل مسلما بهترین نمونه از طراحی مینیمال کاربردی است که امروزه اعمال می شود. رابط راهاندازی بیشتر خدمات آن تمیز و مینیمالیستی است.
برای مثال صفحه شروع موتور جستجو ساده است: یک باکس جستجو، دکمه جستجو و لوگوی گوگل.
علاوه بر این، خود لوگو با رنگ های اصلی ساخته شده، که یکی دیگر از ویژگیهای معمول مینیمالیسم است
کلام آخر
امیدوارم که این مقاله ایده مینیمالیسم را به خوبی بیان کرده و توجه شما را نسبت به زیبایی سادگی جلب کرده باشد. لطفا نظرات خود را با به اشتراک بگذارید.
منابع
دیدگاهتان را بنویسید